السلام ای دلیل کَرَّمنا ای به عالم امام، آمَنّا
به مسلمانیِ خودت سوگند طاعتت واجب است، سَلَّمنا
این عبارت نوشته بر قلبم از ازل بوده ام تُو را مِنّا
از ازل تا ابد به این سخنیم ما همه بنده ایم، اِرحَمنا
شاهد این که در رکاب توأم و هُوَ «آیهُ لَهُم اَنّا»
«و خَلَقنا لَهُم» به ما خواندی «و مَتاعاً، و رحمةً مِنّا»
مرده بودیم، زندهِ مان کردی و لبت گفت ذکر «اَحیَینا»
شیعۀ فاطمه تویی _ و منم شیعۀ تو قسم به «انزلنا»
حجةُ اللهِ ما تویی آقا!
حجة الله علی الحجج، زهرا...
مراسم فاطمیه سال1390 است...
مردم هرشب با هزاران شوق وامید درحسینیه حضرت امام(ره)جمع می شوند تا با نائب المهدی عجل الله فرجه و فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها در عزای آن بانوی اسلام ومادر عالمین،اشک بریزند و ناله بزند و سینه چاک دهند.
«حاشاه أن یحرم الراجی مکارمه ... أو یرجع الجار منه غیر محترم» : «از او(پیامبراکرم) به دور است که محروم کند کسی را که به کرامات و بزرگواریهای او امید بسته است.»
چشمی که از روایت این روضه ها تر است
"فردا کنار فاطمه با آبرو تر است"
عمری به گریه در پی دلدار بوده ایم
روز جزا پی من و تو چشم دلبر است
اصلا عجیب نیست که او را ندیده ایم
چشمی که دیده روی مهش چشم دیگر است
ما را شکسته سینه و بی سر قبول کن
وقتی که جسم زخمی ارباب بی سر است
اصلا اگر بهشت کنار تو نیستیم
دوزخ برای عاشق مهجور بهتر است
هنگام مرگ اگر برسد داد می زنم...
زیباترین دقایق من آنِ آخر است
شاعر:ناشناس