* خطبه ی مبارک حضرت زهرا (س) با مضامین بلند و در عین حال زیبای خویش که تالی تلو وحی قرآنی است، «فدکیه» نامیده میشود و یکی از بهترین و افتخارآمیزترین منابع شیعی به شمار میآید. این خطبه از نظر فصاحت و بلاغت، اتقان مطالب و شیوه استدلال، جدال و مناظره در اوج است و چکیدهای از عقاید مذهب شیعه بهشمار میآید.
* این خطبه ی شریف آنقدر زیبا و در اوج فصاحت و بلاغت است که حتی متخصصان فن هم از بیان دقایق نکات رعایت شده در این عبارات ناتواناند. انسان وقتی این خطبه ی شریف را میخواند، زیبایی خاص آن را درک میکند. برخی متنها به قدری زیبایند که انسانِ بیخبر از دنیای ادبیات نیز زیبایی آنها را درمییابد؛ همانند زیبایی قرآن که گرچه انسان با شنیدن آن به درستی نمیفهمد این زیبایی ناشی از چیست، اما خوب میفهمد که زیباست. زیبایی قرآن به قدری محسوس است که حتی بسیاری از کسانی که ایمان به اسلام هم ندارند، آن را درک کردهاند. چهبسا کسانی که بر اثر جاذبه ی زیبایی قرآن به اسلام گرایش یافتهاند.
* ماجرای ایراد این خطبه ی شریف به حوادثی باز میگردد که پس از رحلت پیغمبر اکرم (ص) روی داد. در آن برهه ی زمانی، برخی مسلمانان درباره ی سرزمین فدک با اهل بیت گرامی پیامبر رفتاری کردند که رنجش محبوبه ی قلب رسول خدا(ص) را به همراه داشت، همین امر، سبب شد تا حضرتش به میان جمعیت مسلمانان آمده، مسائل بسیار مهمی را بیان فرمایند که این مطالب به ویژه در آن عصر، تنها از زبان مبارک حضرت زهرا(س) قابل بیان بود. بدین ترتیب بسیاری از حقایق، دستکم برای آیندگان روشن شد. اگر کسی بگوید این خطبه ی حضرت زهرا (س) ضامن بقای مذهب تشیع شد، سخنی به گزاف نگفته است.
»»»» شاهکار دختر رسول خدا (ص)
ماجرای تصرف فدک به هر دلیل که روی داد ـ بگوییم: به دلیل این شبهه بود که اقدامکنندگان گمان میکردند خلیفه رسول خدا هستند و اکنون وظیفه آنهاست که این اموال را بین فقرا تقسیم کنند یا …ـ حضرت زهرا (س) را به واکنش شدید واداشت. آنچه در این میان عجیب مینماید، سطحینگری برخی است که گمان کردهاند حضرت زهرا(س) را بسیار رنج میداد، از دست رفتن مُشتی درهم و دینار بود! این گمان کوتاه، گاه در مرثیهخوانیها خود را نشان میدهد و بر زبان این چنین آشکار میشود که حضرت فرمودند: «نان بچههایم را گرفتند!» اگر بگوییم این کوتاهنظری یکی از بزرگترین ظلمهایی است که ما شیعیان در حق اهل بیت(ع) روا میداریم، سخن گزافی نیست.
چگونه کسانی که همه ثروتهای عالم را در دید بلند آنها به اندازه تل خاکستری ارزش ندارد، برای از دست دادن مال دنیا نگران میشوند؟! مگر این سادهاندیشان سخن امیرالمؤمنین(ع) را در نهجالبلاغه ندیدهاند که میفرماید: و ما أصنع بفدک و غیر فدک؛ «من را با فدک و غیرفدک چه کار؟!»
آیا واقعاً آن گریهها، نالهها و دادخواهیها برای متاع اندک دنیا بود؟! چنین تصوری خام٬ بیجا و نابخردانه است. حقیقت امر این است که این مسئله دستمایهای بود تا بانوی بزرگ اسلام(س) حقایقی را چنان افشا کنند که تا قیامت نور آن آشکار بماند و کسی را یارای فرونشاندن آن نباشد. این حقایق بهگونهای بود که جز فاطمه (س) هیچ کس حتی شخص امیرالمؤمنین(ع) توان بیان صریح آنها را نداشت! امیرالمؤمنین(ع) خود در طرف دعوا با خلفا قرار داشتند و خلافت پیامبر(ص) را حق خویش میدانستند؛ از این رو هر سخنی از ایشان صادر میشد، ایشان را متهم به دفاع از منافع شخصی میکردند؛ اما حضرت زهرا(س) حقایق را با لحنی بیان فرمودند که حتی امروز هم کسی جرأت آن صراحت بیان را ندارد.
در آن شرایط خاص، این شاهکار تنها از دختر رسول خدا (ص) بر میآمد و حضرتش در اندک فرصتی که داشت چنان درخت حقیقت را آبیاری کرد که برای همیشه مانع از خشکیدن آن شد.
»»»» تدبیر بینظیر...